قومیت و زبان
در مصر مانند هر کشور دیگری گروهها و اقوام مختلفی زندگی میکنند. مهمترین اقوام ساکن در این کشور به ترتیب اهمیت عبارتند از: اعراب، قبطیها و نوبینها. اعراب بخش اعظم جمعیت مصر را تشکیل میدهند و قدرت سیاسی و نظامی کشور را در اختیار دارند. قبطیان ضمن اینکه زبان عربی را فراگرفتهاند، زبان قبطی خود را نیز حفظ کردهاند. نوبینها، مردمانی هستند که در گذشته، در بخشهای جنوبی مصر (منطقهای که اکنون آسوان نام دارد) زندگی میکردهاند. واژه نوبین، یک واژه قدیمی مصری و به معنای طلاست؛ زیرا در روزگار قدیم، طلای نواحی مرکزی آفریقا از طریق مردم این منطقه به دربار فراعنه مصر انتقال مییافتهاست. نوبینها چهره سیاهتری نسبت به اعراب و قبطیان دارند و در نواحی اسکندریه تا قاهره و از قاهره تا آسوان و روستاهای اطراف پراکنده شدهاند. یکی از دلایل پراکندگی نوبینها، احداث سد آسوان در جنوب مصر بود که دهها هزار نفر از آنان را مجبور به ترک خانهشان کرد (حسینی و دیگران، 1381: 80ـ78).
مردم مصر پس از پذیرش اسلام، علاوه بر گرویدن به دین اسلام، زبان عربی را نیز پذیرفتند. طوری که اینک مصر در زمره کشورهای عربزبان به شمار میرود (نصیری، 1384: 86). مصر بخشی از جهان عرب است که در حدود 300 میلیون نفر جمعیت دارد و از مراکش تا عمان گسترش یافتهاست. زبان عربی شاخهای از زبان سامی است که متعلق به خانواده زبانی آفریقایی ـ آسیایی است. زبان عربی نتیجه فتح مسلمانان در قرن هفتم میلادی است. در مصر همانند سایر کشورها تفاوت مهمی میان زبان نوشتاری و زبان گفتاری وجود دارد. در مصر تعدادی گویش ناحیهای وجود دارد که درک آنها چندان مشکل نیست و قابل فهم است. رادیو و تلویزیون مصر زبان عربی را به عنوان گویش و زبان استاندارد در این کشور اشاعه و گسترش میدهد. زبان انگلیسی عمومیترین زبان خارجی است که تکلم میشود و پس از آن زبان فرانسه قرار دارد (Ember and Ember, 2001: vol.3, p.676).
به جز زبان عربی و گویشهای مختلف آن، زبانهای دیگری مانند زبان ارمنی، کنوزی ـ دانگول، سیوایی، نوبین نیز در مصر تا حدی تکلم میشود (حسینی و دیگران، 1381: 76ـ 75). طبق قانون دانشگاههای عربی، دانشجویان رشته زبان و ادبیات عرب باید علاوه بر زبان عربی یکی از سه زبان شرقی یعنی فارسی، ترکی یا عبری را فراگیرند. بر اساس آخرین آمارها، نسبت فراگیری زبان عبری به زبان فارسی در دانشگاههای [معتبر] مصر (مانند دانشگاه قاهره، دانشگاه عینالشمس، دانشگاه الازهر، دانشگاه اسکندریه) به نحو قابل ملاحظه و تأملبرانگیزی افزوده شدهاست. بیش از هر چیز عوامل سیاسی در علل کاهش رویآوری به زبان فارسی و افزایش رویآوری به زبان عبری دخیل بودهاست (کدیور، 1373: 83 ـ82).
ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی
مجموعهای از ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی در مصر وجود دارند که در جاهای دیگر به سختی میتوان یافت. اهل منطق و استدلال بودن، آرامی و متانت، خونگرمی و معاشرت نیک و سهلگیری و تسامح، همگی بسترهایی مناسب جهت تعاملات پایدار فرهنگی با مصر پدید آوردهاند (http://www.hawzah.net). در شهر قاهره شرق را بهتر از هر جای دیگری میتوان حس کرد. صورتها، لباسها، منارهها و گنبدها، صداها و راهرفتنها و نوع نگاهکردنها همه از نوع خالص شرقی آن است. آرامش و صفایی که در نوع روابط اجتماعی بر مردم حاکم است، بدون شک تأملبرانگیز است. گویی آرامش نیل در روح انسانها در جریان است. مردم مصر مردمی پاک، ساده و صمیمی هستند (کدیور، 1373: 40ـ 39).
مصر، خاستگاه بسیاری از جریانها و تحولات فکری و دینی است. در این زمینه، باید ریشه بسیاری از جریانهای فکری و حرکتهای اسلامی را از مصر دانست. حرکت اخوانالمسلمین، جهاد اسلامی، جماعة التکفیر و الهجرة، جماعات اسلامی و حرکت سلفیهای مصر نمونههایی از این مجموعهها هستند و عدم توجه به درک صحیح آنان، شناخت ناصحیحی را از دنیای اسلام ارائه خواهد کرد. وجود شخصیتهای جریانساز چون: شیخ حسن البنا، سید قطب، شیخ محمد غزالی از همین منظر قابل دقت و مطالعهاند.
مصر مؤثرترین کشور فرهنگی دنیای عرب است. اکثر فیلم ها، سریالها و برنامههای طنز در کشورهای عربی، محصول مصر است و نخبگان و هنرمندان و متفکران مصری، در همه جای دنیای عرب شناخته شده و مشهورتر از نظایر خود در دیگر کشورها هستند. اگرچه، در عرصه رسانهای و خبری کشورهایی، چون لبنان، قطر و عربستان قویتر ظاهر شدهاند (http://www.hawzah.net).
مردم مصر از لحاظ شیوه زندگی و نوع زندگی به شهرنشین، روستانشین و کوچنشین تقسیم میشوند. با ایجاد شهرهای اسلامی، زندگی مردم مصر متحول و شهرنشینی نیز رونق بیشتر گرفت. پس از فتوحات، هر دو فرهنگ شهری و روستایی شروع به اتخاذ عناصر فرهنگ اسلامی و بومی کردن زبان عربی نمودند و در نهایت، زبان عربی به عنوان زبان رایج شد (www.britannica.com). جمعیت شهرنشین در منطقه دره و دلتای نیل و سواحل دریای مدیترانه زندگی میکنند. شهرنشینان که از گروههای قومی، زبانی و مذهبی مختلفی هستند، طبق آخرین سرشماری رسمی حدود 45 درصد کل جمعیّت مصر را تشکیل میدهند. میزان شهرنشینی در سالهای اخیر به طور عمده به دلیل نامناسب بودن مناطق وسیعی از مصر، مهاجرتهایی از نقاط روستایی به شهرها اتفاق افتادهاست.
روستانشینی در مناطقی که زمین و آب کافی برای کشاورزی وجود داشته دارد، رایج است. بنابراین حاشیه رود نیل از شمال تا جنوب را دربرمیگیرد. مرکز اصلی کشاورزی مصر، منطقه دلتای نیل است که از آب فراوان و خاک حاصلخیز بهره میبرد. کوچنشینان مصر یا همان بدویان در سراسر صحراهای مصر اعم از صحرای غربی و صحرای شرقی وجود دارند و بخشی دیگر از آنان در صحرای سینا زندگی میکنند. گروه دیگری نیز در شمال غربی مصر کوچنشین هستند.
جامعه مصر به دلیل رشد نزدیک به ۲ درصدی جمعیت، یک جامعه جوان محسوب میشود. جامعه مصر از نظر سبک زندگی با مسائل عمدهای مواجهاست که یکی از آنها زندگی زناشویی است. در این رابطه، دکتر نوال السعداوی در آخرین صفحات کتاب خود مینویسد:
«شاید یکی از ظالمانهترین سنتهای اجتماعی که در قانون ازدواج و طلاق مصر و برخی دیگر از کشورهای عرب به رسمیت شناخته شده، آئین بیت الطاعة است. این کلمه معمولاً به زنی اطلاق میشود که از فرمان شوهر خود، اگرچه او مست، لاابالی، دزد یا کارش قاچاق مواد مخدر باشد سرپیچی کند. اگر شوهر زن خود را با دلیل یا بدون دلیل بزند و او به خانه بستگان خود پناه برد و از شوهرش طلاق بخواهد، شوهر (اگر بخواهد) میتواند بهاستناد قانون بیت الطاعة، پلیس را به دنبال او بفرستد تا او را به زور به خانه شوهر بازگرداند. چنین زنی اگر به هر نحو از رفتن به خانه شوهر سر باز زند، از نظر قانونی «مقصر» شناخته میشود. بسیاری از کشورهای اسلامی و عربی مدتهاست که این قانون را لغو کردهاند، ولی مصر که ظاهراً پیشگام جنبشهای مترقیانه در جهان عرب است، این سنت را در قانون ازدواج و طلاق حفظ کردهاست» (راوندی، 1382: 7/342).
مسئله دیگر جامعه مصر میزان بیسوادی این کشور است. علیرغم اینکه مصر از نظر فرهنگی و تمدنی یکی از کشورهای ریشهدار فرهنگی است، لیکن میزان بی سوادی در این کشور قابل توجهاست. از همان آغاز صدر اسلام و در دوره خلفای عباسی و فاطمی همیشه یکی از مراکز بزرگان و نامداران علوم اسلامی بود (طبری، 1375: 19). تا قرن نوزدهم آموزش در مصر در دست نهادهای مذهبی بود. شیوخ و علمای مسلمان، مدارس قرآنی داشتند که در مصر به «کتب» (جمع کتاتیب) مشهور است و در آنها کودکان عمدتاً برای حفظ قرآن آموزش میدیدند و با نوشتن آیات مختلف قرآن در یک صفحه کوچک، زبان عربی کلاسیک را نیز فرا میگرفتند. در چند دهه اخیر، وضعیت تحصیلی بیانگر از بالا بودن میزان بیسوادی در این کشور حکایت میکند. طوری که در نواحی روستایی این رقم به 60 درصد هم میرسد.
در میان کشورهای اسلامی، مصر از نظر داشتن مراکز علمی و دانشگاهی جایگاه مهمی دارد. بیشتر مراکز علمی و فرهنگی و دانشگاهی مصر در قاهره و شهرهای نزدیک آن واقع شدهاند. این مراکز مهم عبارتاند از: دانشگاه الازهر، دانشگاه قاهره و دانشگاه عینالشمس. امروزه دانشگاه قاهره بزرگترین دانشگاه مصر به حساب میآید. از دیگر دانشگاهها و مراکز علمی این کشور میتوان به دانشگاههای منصوره، طنطا، اسیوط، اسکندریه، حلوان، منوفیه و المینیا اشاره کرد (حسینی و دیگران، 1381: 109).
اقتصاد
مؤلف کتاب «احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم» در جایی که مربوط به توصیف سرزمینهاست، ویژگی مهم مصر را بازرگانی آن معرفی میکند و میگوید هر کس که بازرگانی خواهد به مصر برود (کرمی، 1361: 46، 49).
سه قرن نخست حکومت عباسیان، یعنی از قرن دوم تا پنجم، شاهد شکوفایی کامل تمدن اسلامی در سدههای میانه بود. ادبیات، کلام، فلسفه و علوم طبیعی تحت تأثیرات ثمربخش و قوتدهنده فرهنگهای دیگر رونق تمام یافتند. پیشرفت اقتصادی و بازرگانی در همهجا بهویژه در سرزمینهای کهن ایران و هلال خصیب و مصر که از دیرزمان مسکون و آبادان بودند، مشهود بود (کلیفورد باسورث، 1381: 47). در دوره قرون وسطی صنعت بافندگی مصر شهرت داشت. شهر دمیاط بندری است در مصر سفلی بر شاخه شرقی رود نیل نزدیک مصب آن که بهسبب اهمیت تجارتی و نظامی آن در دوره اسلامی از دستبردهای دولت روم شرقی و سپس در جنگهای صلیبی آسیب دید. دمیاط کلید مصر بود و منسوجات پنبهای و ابریشمی دارد. شعبهای از دانشگاه الازهر در آنجا دایر است (فرهاد میرزا، 1366: 378).
مصر و قاهره در دوره فاطمیان از رونق اقتصادی و شور و سرزندگی فرهنگیای که عراق و بغداد معاصرشان را تحتالشعاع قرار داده بود، بهرهمند گشتند. روابط تجارتی با دنیای غیراسلامی، از جمله هند و کشورهای مسیحی پیرامون مدیترانه حفظ شد. در این فعالیت بازرگانی، تجار یهودی، همچنین شاید به عنوان پیشتازان بازرگانان مسلمان که از دوره بعدی ایوبیان و مملوکان آنها را میشناسیم، نقش مهمی بازی میکردند. در کارگاههای این روزگار مصر هم برخی از زیباترین فرآوردههای هنری و صنعتی اسلامی در زمینه فلزکاری، سفالسازی، پارچهبافی و ظروف بلورین ساخته میشد. میراث معماری فاطمیان را هنوز هم میتوان در شمال افریقا و مصر مشاهده کرد (کلیفورد باسورث، 1381: 142).
در حال حاضر، اقتصاد مصر از جمله اقتصادهای نابسامان در خاورمیانه به شمار میرود. پس از کودتای ۱۹۵۲م. اقتصاد مصر تحت تسلط دولت قرار گرفت و جمال عبدالناصر با توجه به گرایشهایی که به بلوک شرق داشت، کسی بود که این فرایند را تسریع بخشید. بر خلاف ناصر، در زمان انور سادات، خصوصیسازی و کاهش تصدیگری دولت آغاز شد. این خصوصیسازی در زمان حسنی مبارک ادامه داشت، ولی بنابر نظر برخی از اعضای هیأت حاکمه این کشور که خواهان نقش و سهمی از مبادلات تجاری این کشور بودند، مخالفتهایی با خصوصیسازی کامل در این کشور انجام میگرفت که منجر به دولتی ماندن سازمانها و بخشهایی از اقتصاد مصر شد. سیاستهای نامناسب اقتصادی مصر و دخالت آمریکا در امور اقتصادی این کشور منجر به افزایش نرخ بیکاری و رشد نرخ فقر در بین مردم مصر شد. طوری که تا پیش از سال ۲۰۱۱م. نیمی از جمعیت ۸۰ میلیون نفری مصر زیر خط فقر قرار دارند.
بعد از تحولات 2011م. مصر، سرمایهگذاری خارجی در این کشور افت شدیدی را تجربه کرد و از ۳۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰م. به ۱۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۲م. رسید. همچنین، صنعت گردشگری مصر یکی از منابع درآمدزایی عمده در مصر به شمار میرود اما با وقوع تحولات مصر و کاهش امنیت در این کشور، صنعت توریسم مصر نیز از رونق افتاده و یکی از منابع درآمدی مهم مصر مختل شدهاست (https://fa.wikipedia.org). اقتصاد مصر در عرض یک سال از حکومت گروه اخوانالمسلمین به شکلی بیسابقه دچار رکود و اُفت شد و جامعه فقیر این کشور را عملاً فقیرتر کرد. مشاور وزیر دارایی مصر، میزان بدهی خارجی مصر را در پایان ماه آوریل گذشته (11 اردیبهشت 92) برابر با 42 میلیارد دلار اعلام کرد. کسری بودجه مصر که در سال مالی سال مذکور آغاز شد، به 5/196 میلیارد جُنیه (تقریباً برابر با 29 میلیارد دلار) رسید (16296 http://fa.alalam.ir/tag).
بیشتر صنایع مصر در مناطقی مانند قاهره، اسکندریه و قلیوبیه فعال است. از کل صنایع مصر، حدود 5/37 درصد در قاهره و 5/23 درصد نیز در اسکندریه فعال هستند. مهمترین صنایع در قاهره مربوط به پالایش نفت، نساجی، فلزات و ماشینسازی و صنایع نظامی است. صنایع شهر بندری اسکندریه نیز شامل صنایع کشتیسازی و صنایع شیمیایی است.
یکی از منابع اصلی درآمد مالی مصر، جذب توریست خارجی و گردشگری است. با حادتر شدن دامنه بحران داخلی مصر و کاهش توریست خارجی بهدلیل حملات تروریستی، این کشور از ورود ارزهای خارجی محروم شد و اقتصاد این کشور نابسامانتر شد.
سیاست
هرم سیاسی کشور مصر از سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه تشکیل شدهاست. وظیفه اصلی قوه مجریه، تدوین و تنظیم سیاستهای کلان کشور و نظارت بر حسن اجرای آنهاست. قانون اساسی، ریاست حکومت را به رئیسجمهور و ریاست دولت را به نخست وزیر سپردهاست (حسینی و دیگران، 1381: 119).
مصر در سال ۱۹۵۲م. با کودتای بدون خونریزی ارتش علیه ملک فاروق پادشاه کشور، صاحب حکومت جمهوری شد. جنبش سال ۲۰۱۱م. مصر به حکومت ۳۰ساله حسنی مبارک در این کشور پایان داد و قانون اساسی جدیدی در این کشور تدوین شد. پس از استعفای حسنی مبارک قدرت در اختیار شورای عالی نظامی مصر به ریاست فرمانده ارتش، محمدحسین طنطاوی قرار گرفت و دولت منتخب این شورا اداره کشور را برعهده داشت، اما در جریان انتخابات ریاست جمهوری مصر در هفده ژوئن ۲۰۱۲م. محمد مرسی به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد. او چهارمینرئیس جمهور مصر و اولین رئیسجمهور منتخب ملّت مصر بود که در شبانگاه سوم ژوئیه ۲۰۱۳م. در جریان کودتای ۲۰۱۳م. مصر به وسیله ارتش از کار برکنار شده و دستگیر و زندانی شد. عدلی منصور ـ رئیس دادگاه قانون اساسی مصر ـ پس از مرسی به عنوان رئیسجمهور دولت انتقالی برای برگزاری انتخابات زودهنگام تعیین شد. چندی بعد منصور، حازم الببلاوی را به عنوان نخستوزیر دولت موقت برای تشکیل کابینه معرفی نمود. در انتخابات جدید مصر که ۱۱ ماه پس از سرنگونی محمد مرسی برگزار شد، ژنرال عبدالفتاح السیسی ـ وزیر دفاع سابق مصر ـ به عنوان رئیسجمهور جدید مصر رسماً قدرت را در دست گرفت (wikipedia.org). پس از چندین ماه فعالیت دولت موقت عدلی منصور، در انتخابات ریاستجمهوری مصر (۲۰۱۴م.)، عبدالفتاح السیسی که نقشی کلیدی در کودتای ۲۰۱۳م. مصر داشت، در یک رقابت نمایش با حمدین صباحی پیروز اعلام شد و رئیسجمهور مصر گردید.
کشور مصر به ۲۷ استان (محافظة) تقسیم شدهاست. هر استان زیر نظر یک فرماندار اداره میشود. عزل و نصب فرماندار از جمله اختیارات رئیسجمهور مصر است. این ۲۷ استان عبارتند از: اسکندریه، اسوان، اسیوط، بحیره، بنیسویف، قاهره، دقهلیه، دمیاط، فیوم، غربیه، جیزه، اسماعیلیه، کفر الشیخ، منیا، منوفیه، وادی الجدید، شمال سیناء، پورتسعید، قلیوبیه، قنا، بحر الاحمر، شرقیه، سوهاج، جنوب سیناء، سوئز، اقصر.
در مصر دو جریان ریشهدار اسلامگرا و سکولار وجود دارد که در نیمقرن گذشته، به شدت در مقابل هم قرار گرفته بودند. جریان سکولار همواره مشروعیت خود را از حضور در قدرت، پیگیری آرمانهای عربی و حمایت نخبگان از آنها به دست میآورد؛ در حالی که اسلامگرایان همواره مشروعیت خود را از پایگاه اجتماعی گسترده و اقشار فقیر و کمدرآمد به دست میآوردند. یکی از مهمترین عوامل درگیریهای دولت و مطبوعات، اوج گیری فعالیتهای گروههای اسلامی از سال 1992م. است؛ گروههایی که دولت مصر و جهان غرب آنها را بنیادگرایان اسلامی مینامند. از سال 1992 تا 1996م. در اثر درگیریهای مخالفان با گروههای اسلامی، ۱۱۰۰ نفر کشته و شمار زیادی زخمی شدهاند.
دولت مصر که پایگاه تبلیغی گروههای اسلامگرا را مساجد میداند، در سالهای اخیر به ویژه در سال 1996م. تمهیداتی را برای کنترل مساجد و مقابله با تبلیغات اسلامی به اجرا گذاشتهاست. به گفته عبدالرشید قاسم ـ معاون وزارت اوقاف مصر ـ به منظور ریشهکن ساختن اصولگرایی اسلامی، 65هزار مسجد این کشور تا سال 2000م. تحت کنترل دولت قرار گرفت. سال 1377، 35هزار مسجد مصر تحت کنترل وزارت اوقاف قرار داشت. مساجد به وسیله ائمهای اداره میشوند که از الازهر فارغالتحصیل میشوند (اطلاعات: 23/3/77).
چالشها و تهدیدات سیاسی
مهمترین چالش سیاسی مصر طی ۷۰ سال گذشته تاکنون، مسئله «طرح ابعاد سیاسی اسلام» است که از آن به «بنیادگرایی اسلامی» نیز یاد میشود. اسلام سیاسی یا بنیادگرایی اسلامی، تاکنون در قالب جنبشها و گروههای مبارزهجو ظهور کردهاست. این گروهها با برداشتها و تفسیرهای رادیکالی و بنیادگرایانه از دین اسلام، از اقدامات مسلحانه برای رسیدن به مقاصدشان سود میبرند (حسینی و دیگران، 1381: 146). چنین چالشهایی همواره از سوی گروههای بنیادگرا و افراطی مانند سلفیها نیز پیگیری میشود. در سالهای 1991 تا 1997م. اوضاع نسبتاً آرام بود و به نظر میرسید که دولت برای همیشه چالش و تهدید اسلام سیاسی را خنثی کردهاست، اما حملات خونین بنیادگرایان به گردشگران خارجی در اواخر سال 1997م. نشان داد که بنیادگرایی هنوز اصلیترین چالش برای نظام سیاسی مصر است. به عقیده گروهی از صاحبنظران، گروههای تندرو که با شعارهای اسلامی در افغانستان، پاکستان و جهان عرب فعالیت میکنند از جمله ابزارهای مؤثر سرویسهای اطلاعاتی غرب علیه بیداری اسلامی هستند.
چالش و تهدیدات رژیم صهیونیستی از دیگر چالشهای مهم مصر به حساب میآید. از سال 1948م. که رژیم صهیونیستی به صورت غیرقانونی شکل گرفت و فلسطین را اشغال کرد، روابط مصر و رژیم صهیونیستی با تنش همراه بودهاست. مسائل مرزی میان مصر و اسرائیل همچنان یک مسئله غیرقابل حل باقی ماندهاست. دو کشور بر سر ۱۵ منطقه مرزی در خلیج عقبه با یکدیگر اختلاف دارند. همچنین از زمان هرتزل، صهیونیستها به صحرای سینا چشم طمع و دست تجاوز داشتهاند. هرتزل در طرح العریش، شبهجزیره سینا را به عنوان نقطهای که یهودیان باید در آن مستقر شوند در نظر گرفتهاست. این رژیم اشغالگر در سال 1967م. سینا را اشغال کرد. هرچند با قرارداد کمپ دیوید نیروهای اسرائیلی در سال 1982م. از سینا عقبنشینی کردند، ولی مصر تا کنون حاکمیت کامل خود را بر سینا پیدا نکردهاست.
به اعتقاد چامسکی، اگر اسرائیل شبهجزیره سینا را پس داد، از آن جهت بود که اولاً پس از استخراج ذخایر، حتی آنجا ارزش اقتصادی نیز نداشت و ثانیاً بازپس دادن سینا نیرنگ سیاسی حسابگرانهای بود که در نتیجه آن رژیم غاصب توانست نیرومندترین قدرت عربی را از صف دشمنان خود جدا کند و در جرگه کشورهای تحت نفوذ خود در آورد و بدون نگرانی از ناحیه مصر، به حملات خود به جنوب لبنان بپردازد (کدیور، 1373: 102). مصر برای حفظ مالکیت خود در صحرای سینا اقدام به طرحهای مختلف فضاسازیهای اقتصادی و صنعتی نمودهاست تا حاکمیت خود را در صحرای سینا که از پیکره اصلی مصر جداست، و رژیم صهیونیستی گاهی به آن دستاندازی میکند، تقویت و حفظ نماید.
کتابنامه
ـ متقی، ابراهیم؛ بیدالله خانی، آرش؛ کلمرزی، عبدالرضا؛ 1392، تحولات جهان عرب: تغییرات فضای ژئوپلیتیک امنیتی ـ راهبردی به ژئوکالچر امنیتی نوین، مجله سیاست دفاعی، سال بیست و یکم، شماره 83.
ـ مجله فرهنگ اسلامی، شماره 8 و 9 اسفند 1392 – فروردین 1393
ـ رویوران، حسین؛ 1393، قانون اساسی جدید مصر، پاداشی به کودتاگران و حامیان آنها، مجله فرهنگ اسلامی، شماره 11، خردادماه 1393.
ـ ابن اثیر جزری؛ 1371، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، ترجمه عباس خلیلی و ابو القاسم حالت، تهران: ناشر: مؤسسه مطبوعات علمی
ـ سیمبر، رضا؛ قربانی شیخنشین، ارسلان؛ 1389، اسلامگرایی در نظام بینالملل، رهیافتها و رویکردها، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق علیهالسلام.
ـ حسینی، سیدهادی؛ زنگنه شهرکی، سعید؛ سلیمانی مقدم، هادی؛ 1391، تحلیل تطبیقی نظامهای شهری در کشورهای خاورمیانه (مطالعه موردی: کشورهای ایران، مصر، ترکیه و عربستان)، پنجمین کنگره بین المللی جغرافیدانان اسلام، تبریز، دانشگاه تبریز،
ـ ابوحنیفه دینوری؛ 1383، اخبار الطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران:نشر نی، چاپ چهارم.
ـ شیروانی، زین العابدین بن اسکندر، بیتا، بستان السیاحة، تهران: ناشر: سنایی
ـ جلیلی، مهدی؛ بی تا، تاریخ اسلام در مصر و شام، جزوه درسی دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه فردوسی مشهد.
ـ نصیری، معصومه؛ 1386، کنکاشی در تأثیرات متقابل جغرافیای فرهنگی ایران و مصر، مطالعات ملی، شماره 32.
ـ شمیم، علی اصغر؛ 1387، ایران در دوره سلطنت قاجار، تهران: انتشارات بهزاد
ـ راوندی، مرتضی؛ 1382، تاریخ اجتماعی ایران، تهران: انتشارات نگاه.
ـ ادوارد براون؛ 1362، تاریخ ادبیات ایران از فردوسی تا سعدی، ترجمه فتح الله مجتبائی و غلام حسین صدری افشار، تهران: ناشر مروارید
ـ محمد بن جریر طبری؛ 1375، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چاپ پنجم، تهران: انتشارات اساطیر
ـ ادموند کلیفورد باسورث؛ 1381، سلسله های اسلامی جدید راهنمای گاه شماری و تبارشناسی، ترجمه فریدون بدرهای، تهران: ناشر مرکز باستان شناسی اسلام و ایران
ـ فرهاد میرزا؛ 1366، سفرنامه فرهادمیرزا، تهران: نشر مؤسسه مطبوعاتی علمی
ـ کرمی، محمد بن احمد؛ 1361، أحسن التقاسیم، ترجمه علی نقی منزوی، تهران: شرکت مولفان و مترجمان
ـ گروهی از نویسندگان، سفرنامههای خطی فارسی، جلد 4، تهران: نشر اختران.
ـ قزوینی، زکریا بن محمد؛ 1373، آثار البلاد و اخبار العباد، ترجمه میرزا جهانگیر قاجار، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ اول.
ـ میراحمدی، فاطمهسادات ؛ 1391، “نقش عامل ژئوپلیتیک در روابط ایران و مصر”، پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه، 20 اسفندماه 1391.
ـ فرجی، محمدرضا؛ 1391، پارامترهای تعیین کننده سیاست خارجی مصر از انقلاب ناصر تا کودتادی ارتش (2013ـ1952)، فصلنامه مطالعات سیاسی جهان اسلام، سال اول، شماره 4 زمستان 1391.
ـ کدیور، جمیله؛ 1373، مصر از زاویهای دیگر، تهران: انتشارات اطلاعات.
ـ خسروشاهی، هادی؛ 1385، مصر؛ جستاری در پژوهشهای دینی معاصر، مجله پژوهه ـ مرداد و شهریور 1385، شماره 19
ـ مدرسی، محمدتقی؛ 1369، امامان شیعه و جنبشهای مکتبی، مشهد: آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی
ـ جعفریان، رسول؛ 1386، آثار اسلامی مکه و مدینه، چاپ هشتم، تهران: نشر مشعر.
ـ حمیدی، جعفر؛ 1381، تاریخ اورشلیم( بیت المقدس)، چاپ دوم، تهران: نشر امیرکبیر.
- http://www.britannica.com/place/Egypt.
- Fouad and Barabara Ibrahim, 2003, Egypt: an economic geography, I.B.Tauris & Co. Ltd
- Ember, Melvin and Ember, Carol R., 2001, Countries and their cultures, Vol.3, Macmillan Reference USA.
- http://www.worldometers.info/world population/egypt population/
- http://www.britannica.com/place/Egypt/images videos/Population density of Egypt/94685
- https://fa.wikipedia.org/wiki
- http://fa.alalam.ir/tag/16296